تُرکیه یا تَزکیه؟!

ساخت وبلاگ
گاهی نمی توان به کتابی بیان نمود حرفی که یک حکایت کوتاه می زند       ×××××××××با جور و جمود و جهل باید جنگیدتاپاک شودجهان از این هرسه پلید یا ریشه هر سه را بباید خشکاند یا سرخ به خون خویش باید غلتید (ش.مطهر) «يكي از كهن ترين و سنتي ترين روش هاي انسان براي انتقال معرفت به نسل هاي بعد، قصه ها و حكايات بوده است. قصه، ناب ترين و خالص ترين بخش ادبيات است؛ چرا كه ما را به دوراني پيش از پيدايش تفاسير و تعابير امروز مان مي برد. قصه ها شادند، سرگرم كننده اند، نمايشي اند، اما فراتر از همه ، معرفت را به شكلي دلپذير منتقل مي كنند.»  (پائولو كوئيلو) ---------------------------                               (نقد دائره المعارف روشنگری):شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد.ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم. --------------------دائره المعارف روشنگری http://hadgarie.blogspot.com/2018/07/blog-post_52.html تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 15:07

سه شنبه هجدهم بهمن ۱۴۰۱ - 8:48 - سیدعلی رضاشفیعی مطهر - استخوان لای زخم!قصابي هنگام کار با ساتور ،دستش را بريد و خون زيادي از زخمش مي چکيد. همسايه ها جمع شدند و او را نزد حکيم باشي دکتر شهرشان بردند.حکيم بعد از ضد عفوني زخم، خواست آن را ببندد که متوجه شد لاي زخم قصاب ، استخوان کوچکي مانده است، خواست آن را بيرون بکشد، اما پشيمان شد، و با همان حالت زخم دست قصاب را بست و به او گفت :زخمت خيلي عميق است و بايد يک روز در ميان نزد من بيايي تا زخمت را پانسمان کنم.از آن روز به بعد ، قصاب هر روز مقداري گوشت با خود مي برد و با مبلغي به حکيم باشي مي داد و حکيم هم همان کار هميشگي را مي کرد ، اما زخم قصاب خوب نشد که نشد.مدتي به همين منوال گذشت، تا اين که روزي حکيم براي مداواي بيماري،از شهر خارج شد و چند روزي به سفر رفت و از آنجايي که پسرش طبابت را از او ياد گرفته بود، به جاي او بيماران را مداوا مي کرد .آن روز هم طبق معمول هميشه ، قصاب نزد حکيم رفت و حکيم باشي دست او را مداوا کرد و پس از ضد عفوني مي خواست پانسمان کند که متوجه استخوان لاي زخم شد و آن را بيرون کشيد و زخم را بست و به قصاب گفت :به زودي زخمت بهبود پيدا مي کند .دو روز بعد قصاب خوشحال نزد پسر حکيم آمد و به او گفت :تو بهتر از پدرت مداوا مي کني ،زخم من امروز خيلي بهتر است .پسر حکيم هم بار ديگر زخم را ضدعفوني کرد و بست و به قصاب گفت:از فردا نيازي نيست که نزد من بيايي.چند روزي گذشت و حکيم از سفر برگشت، وقتي همسرش سفره را پهن کرد،متوجه شد که غذايش گوشت ندارد و فقط بادمجان و کدو در آن است.با تعجب گفت : اين غذا چرا گوشت ندارد؟همسرش گفت : تو که تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 15:07

گاهی نمی توان به کتابی بیان نمود حرفی که یک حکایت کوتاه می زند       ×××××××××با جور و جمود و جهل باید جنگیدتاپاک شودجهان از این هرسه پلید یا ریشه هر سه را بباید خشکاند یا سرخ به خون خویش باید غلتید (ش.مطهر) «يكي از كهن ترين و سنتي ترين روش هاي انسان براي انتقال معرفت به نسل هاي بعد، قصه ها و حكايات بوده است. قصه، ناب ترين و خالص ترين بخش ادبيات است؛ چرا كه ما را به دوراني پيش از پيدايش تفاسير و تعابير امروز مان مي برد. قصه ها شادند، سرگرم كننده اند، نمايشي اند، اما فراتر از همه ، معرفت را به شكلي دلپذير منتقل مي كنند.»  (پائولو كوئيلو) ---------------------------                               (نقد دائره المعارف روشنگری):شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد.ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم. --------------------دائره المعارف روشنگری http://hadgarie.blogspot.com/2018/07/blog-post_52.html تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 15:07

پنجشنبه ششم بهمن ۱۴۰۱ - 15:55 - سیدعلی رضاشفیعی مطهر - گاز گرفتن!خانومه فیش گاز رو برده بانک پرداخت کنه، به یارو پشت باجه میگه:ببخشید آقا، شما گازم می گیرید؟!طرف میگه:نه خانم من فقط جفتک می اندازم، اون یکی همکارم هم گاز می گیره، هم پارس می کنه. *************** ‏درد دل کردن با کچل‌ها اصلا حال نمیده،تو از هر مدل بدبختی که داری حرف بزنی اون تهش به این می رسه که برو خداروشکر کن حداقل مو داری! *************** یادش بخیر سر کلاس ریاضی معلم هر مبحثی رو درس میداد از من می پرسید متوجه شدی؟می گفتم آره ، می گفت پس بقیه هم متوجه شدن! ********************* شوهرعمم دستش می شکنه موقع گچ گرفتن به دکتر میگه: بعد از این که دستم خوب شد می تونم پیانو بزنم؟ دکتر میگه: آره چرا که نه؟شوهرعمم میگه: اخه قبلش نمی تونستم . ***************** دیشب بابام سه ساعت سوال پیچم کرد که چطور به یه نفر که مادرش مرده به انگلیسی تسلیت می گن. آخرش گفت مادرش الآن نمرده‌ها! می‌خوام بابت یه کاری ازش تشکر کنم، می خوام بگم خدا مادرتو بیامرزه. **************** زنه شوهرش رو می بره دکتر... دکتر به زنه می گه:خانم نباید هیچ استرسی به شوهرتون واردبشه، باید خوب غذا بخوره، هر چی کهمی خواهد براش فراهم بشهو برای یک سال هیچ بحث و دعوایی سرهیچ موضوعی حتی سر طلا تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 19:40

گاهی نمی توان به کتابی بیان نمود حرفی که یک حکایت کوتاه می زند       ×××××××××با جور و جمود و جهل باید جنگیدتاپاک شودجهان از این هرسه پلید یا ریشه هر سه را بباید خشکاند یا سرخ به خون خویش باید غلتید (ش.مطهر) «يكي از كهن ترين و سنتي ترين روش هاي انسان براي انتقال معرفت به نسل هاي بعد، قصه ها و حكايات بوده است. قصه، ناب ترين و خالص ترين بخش ادبيات است؛ چرا كه ما را به دوراني پيش از پيدايش تفاسير و تعابير امروز مان مي برد. قصه ها شادند، سرگرم كننده اند، نمايشي اند، اما فراتر از همه ، معرفت را به شكلي دلپذير منتقل مي كنند.»  (پائولو كوئيلو) ---------------------------                               (نقد دائره المعارف روشنگری):شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد.ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم. --------------------دائره المعارف روشنگری http://hadgarie.blogspot.com/2018/07/blog-post_52.html تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 19:40

پنجشنبه ششم بهمن ۱۴۰۱ - 16:8 - سیدعلی رضاشفیعی مطهر - تحمُّل؛بهترین